تفاوت میان کانتنت مارکتینگ با کپی رایتینگ ساده است:
بازاریابی محتوا به معنای خلق و اشتراکگذاری محتوای با ارزش به صورت رایگان است و هدف از آن، در مرحله اول جذب افراد و تبدیل آنها به مشتری و در مرحله بعد تبدیل آنها به مشتریان وفادار است؛ کسانی که همیشه از شما خرید میکنند یا مطالب شما را دنبال میکنند.
کپی رایتینگ اما خواننده را وادار میکند که کار خاصی را انجام دهد. مثلا ممکن است باعث شود خواننده از شما خرید کند و یا در وبسایت یا وبلاگ شما عضو شود. همچنین ممکن است کپیرایتینگ باعث شود کاربران در کتابخانه الکترونیکی شما ثبتنام کنند و یا از طریق اطلاعات تماسی که در اختیارشان گذاشتهاید، با شما تماس بگیرند.
البته اینها تمام کارهای یک کپی رایتر یا کانتنت استراتژیست نیست.
به عنوان مثال اگر بازاریابی محتوا یا کانتنت مارکتینگ شامل بلاگ، پادکست وپاسخگویی اتوماتیک به ایمیل باشد، کپی رایتینگ روی صفحات فروش، تبلیغات و بازاریابی ایمیلی تمرکز میکند.
کاملا متفاوت هستند، مگر نه؟
ولی نکته اینجاست که اگر این کارها را درست انجام دهید، هر دو میتوانند شما را به یک هدف برسانند. در واقع کپی رایتینگ و بازاریابی محتوا دو بال پرواز کسب و کار شما هستند.
بلاگهای بسیاری وجود دارند که محتوای خوبی دارند اما فقط بین یک تا ده خواننده در روز دارند. اگر شما مقالههای خوبی دارید و میدانید که مردم تشنه خواندن آنها هستند، و در عین حال ترافیک سایت شما کم است، مشکل کپی رایتینگ دارید.
پس بیایید چند مشکل اصلی کپیرایتینگ در وبلاگهایی که زیاد خواننده ندارند را بررسی کنیم.
وقتی عنوان مطالب شما کسل کننده و تکراری است، چگونه میتوانید انتظار داشته باشید مردم وقتشان را صرف خواندن مطلبی کنند که از همان ابتدا حوصله آنها را سر میبرد.
من خودم بارها به تیترهایی برخوردهام که از استعارات ادبی برای بیان مطلب استفاده کردهاند و نتوانستهام در نگاه اول متوجه منظور نویسنده شوم. با این سرعت کند اینترنت، چه کسی حوصله دارد برای متن شما مکث و آن را کشف رمز کند. در واقع با این کار، هم خودتان را به رخ خواننده میکشید و هم نشان می دهید برای وقت او ارزش قایل نیستید.
اگر تیترهای شما خستهکننده و یا زیادی زیرکانه است، مطلب ۳۶ فرمول برای نوشتن هر نوع تیتر و عنوان را مطالعه کنید
همانطور که خرید یک محصول باید برای مصرفکننده منفعت داشته باشد، محتوای وبلاگ و یا تبلیغ شما نیز بایستی برای خوانندگان جذاب و سودمند باشد، در غیر اینصورت هرگز کسی دوباره به وبسایت شما باز نمیگردد.
این خیلی سخت نیست که با نوشتن مطالب داغ در صفحات شبکههای اجتماعی و اشتراک تصاویر فروریختن پل صدر و یا ازدواج بازیگر معروف، مردم را به سایت خود بکشانید. اما قطعا نمیتوانید از بین خوانندگانی که با این نوع مطالب وارد سایت شما میشوند یک خواننده وفادار پیدا کنید و او را مجبور به ثبتنام در وبلاگ نمایید.
Call to Action یا CTA در محتوا، کاربر را هدایت میکند تا در پایان مطلب کار خاصی را انجام دهد. ممکن است این کار ثبتنام در وبسایت و یا ثبت سفارش خرید یک کالای مرتبط با متن شما باشد.
به یاد داشته باشید، کپی رایتینگ هنر متقاعد کردن خواننده به انجام یک عمل مشخص است. بسته به استراتژی محتوا(Content Strategy)، شما میتوانید کارهای مختلفی انجام دهید و لازم نیست حتما از متن استفاده کنید. میتوانید این کار را به وسیله یک فایل صوتی و یا ویدیو انجام دهید.
ایده اصلی کپیرایتینگ، استفاده هوشمندانه از تکنیکهایی است که خواننده را وادار کند در سایت شما ثبتنام کند، در خبرنامه شما عضو شود و مطالب شما را با دیگر خوانندگان به اشتراک بگذارد. با این روش شما میتوانید تعداد زیادی خواننده پروپاقرص پیدا کنید.
آیا فکر میکنید کپی رایتینگ همه کارها را انجام میدهد؟ آیا میتوانید با کپی رایتینگ وبلاگ خود را به صورت اتوماتیک تبدیل به بهترین وبلاگ دنیا کنید.
مشخص است که نمیشود!
اگر یک جنس بنجل را با یک بستهبندی عالی آماده کنید و برای آن بهترین تبلیغها را انجام دهید، چه میشود؟
شما معروفترین بنجل فروش میشوید.
در واقع اگر محتوا بیارزش باشد، شما هر چقدر هم زرق و برق به آن بدهید ارزش آن بالا نمیرود.
بازاریابهای حرفهای همیشه نکات زیر را در رابطه با بازاریابی محتوا درنظر می گیرند.
اگر سخاوت داشته باشید جذاب به نظر میرسید. وقتی محتوای رایگان شما آنقدر با ارزش باشد که خواننده را شیفته بذل و بخشش شما کند، این یعنی شما کار خود را درست انجام دادهاید.
تنها افرادی که عاشق تبلیغات باشند میتوانند متنهای تبلیغاتی را بخوانند. اگر متن شما شبیه تبلیغات روزمره تلویزیونی باشد، خواننده آن را پس زمی زند. پس همیشه محتوا و یا تبلیغ خود را در قالبی جذاب، متفاوت و در عین حال مفید ارایه کنید.
بازاریابی محتوا برای بهینهسازی seo در وبلاگ شما نقش مهمی دارد. اما فراموش نکنید که مخاطب شما مردم هستند و نه گوگل یا سایر سرویسهای جستجو در اینترنت. پس هرگز برای موتورهای جستجو متن ننویسید. ابتدا مطلب خود را برای مردم قابل فهم و جذاب کنید و در مرحله آخر روی کلیدواژهها و موضوعات مرتبط با سئو کار کنید.
محتوای غنی برای خوانندگان وبلاگ و کلیدواژه های سئو برای جذب مخاطبان جدید مفید هستند.
همیشه این قانون را به خاطر داشته باشید:
محتوای خوب برای ایجاد حس مشترک و معنای قابل فهم عالی است؛ محتوایی که میتواند بدون آن که خیلی «فروشی» به نظر برسد، هدف موردنظر برآورده کند و مشتریان بالقوه را دور و بر شما نگه دارد.
آیا شما هم از بازاریابی محتوا (Content Marketing) و کپی رایتینگ برای بالا بردن ترافیک و جذب خوانندگان خود به مشتریان وفادار استفاده میکنید؟
تجربیات خود را با ما به اشتراک بگذارید
عمده فعالیت من در زمینه کپیرایتینگ، مشاوره بازاریابی و تبلیغات، تدوین برندبوک، بیزنس پلن و مارکتینگ پلن و همچنین مشاوره و راهاندازی فروشگاههای اینترنتی است.
«سونیک برندینگ» یا طراحی اصوات برند شامل «سونیک لوگو» ( لوگوی صوتی یا جینگل)، طراحی صداها و افکتهای اختصاصی نرمافزار و اپلیکیشن و همچنین ساخت موسیقی برند از دیگر فعالیتهای من است.
2 Comments
ممنون مطلب پرباری بود
ممنونم، خوشحال میشم نظرات و ایدههای شما رو هم در این مورد بدونم.